عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

23 ماهگی

1393/5/29 14:11
1,364 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسلمبوسسلام عشقم :*

خوبی مامانی خوبی پسرم :) فقط خدا می دونه چقدر عزیزی برام و هر روزی هم که میگذره عزیزتر میشی و خودت وبیشتر تودله همه جا می کنی مخصوصا من و بابا عبد

باورم نمیشه فقط یه ماه دیگه مونده تا تولد 2 سالگی ! خطا زودزود بزرگ نشو مامانی قربونت برم اینقدر روزا زود میگذره! کاش لحظه لحظه های این روزا رو میشد نگه داشت ! 

 

محبت 23 ماهگیت مبارک پسر ماهم محبت

 

خب بریم سر اتفاقات این ماه :

مهمترین اتفاق این بود که پسر ماهم و از شیر گرفتم :) الهیی قربونت برم مامانی که اینقدر مظلوم  و آروم بودی اصلا اذیت نکردی ناراحت بودی بهونه میگرفتی ولی خیلی خیلی زود تموم شد و با شرایط جدید کنار اومدی آفرین به پسر ماهم که اینقدر خوبه بوسمحبت عاشقتم به خدا :* :* اول وعده های توی روز و به مرور کم کردم و بعدم شب رو کلا حدود سه هفته طول کشید فقط هنوزم یکم روحیه ات حساسه انگار هنوز کامل فراموش نکردی 

ببخشید مامانی اگه اذیت شدی اگه به خاطر محروم شدن از چیزی که اینقدر دوست داشتی اذیت شدی مامانو ببخش این یه مرحله بود واسه بزرگ تر شدنت واسه مرد شدنت و مستقل تر شدنت 

الهی قربونت برم خدا کنه همین قدر صبور و آروم باشی توی اتفاقات دیگه زندگیت این شاید اولین درس سخت زندگی بود 

بزرگ که بشی این روزا رو یادت نمیاد ولی من دلم برای این روزا تنگ میشه واسه این همه عشق که بهم داری

الان وقتی میخوای بخوابی دستت و میندازی گردنم  تا خوابت ببره خدا می دونه چقدر لذت بخشه خدایا به حق همین روز و ساعت اونایی که از نعمت مادربودن محرومن و از این نعمت بزرگ بی نصیب نذار و دلشون و شاد کن ! 

خب بریم سر اتفاقات دیگه 

تازگی ها که بابایی رو عبدجون صدا می کنی و اون کلی کیف می کنه :) اینقدر شیرین زبونی میکنی که خدا می دونه تازگی ها یاد گرفتی جمله های دو کلمه ای بگی مثل (آب خّـــــــام ) آب می خوام ، (تو اُشــتاد ) توپ افتاد، (ماشی کوجاســــــــــــت )ماشین کجاست ، ( جالو ایناناش ) جارو ایناهاش و ...

 بعضی کلمه هارو خیلی باحال تر میگی مثلا : نِمی دانم ( نمی دونم ) ، نِمی تانم ( نمی تونم ) ، دَنگین دوو ( بادکنک !!!) پــــــــــی کان ( پیکان) ، پوکیــــــــــــــــــــــد ( خراب شد !!!) 

الان دیگه یاد گرفتی خودت با خودت بازی کنی  و علاقه شدیدی داری به ماشین بازی و ساعت ها سرت گرم میشه با چند تا ماشین که کوچولو اند وروی میز پذیرایی باهاشون بازی می کنی

هنوز از وقتی از شیر گرفتمت حاظر نشدی شیر پاستوریزه بخوری مامانای عزیز اگه پیشنهادی دارین بدین تا امتحان کنم البته شیر با طعم های مختلفم دوست نداری تو لیوانای رنگی رنگی و نی و ایناهم نمی خوری شیر به صورت سرد و گرم و با عسلم دوست نداری !!! حالا اگه نظر دیگه ای دوستای گلم دارن لطفا بی نصیب نذارن ما رو :) 

خدا رو شکر میوه دوست داری و اذیت نمی کنی واسه خوردنش همچنان عاشق ژله ای و چوشور ( چوب شور ) مخصوصا از اونا که روش کنجد داره

عصرا هنوز باهم میریم پارک و کلی بازی می کنی از سُل سُله ( سرسره) که لیز می خوری می گی هولا ( هورا) و کلی دست می زنی واسه خودت به همه بچه هام مرتب می گی سلاممممممم سلاممممممممم ولی بی ذوقا جوابت و نمی دون 

کیان جونم خیلی ارتباط اجتماعیش قویه مگه مواقعی که حوصله نداشته باشه که معمولا فقط اگه ساعت خوابش بگذره بی حوصله است 

دیگه با تلفن با مامان جان و بابا جان خیلی خوب حرف می زنی و اتفاقای روز و تعریف می کنی براشون عاشق نگاری و صبح تا شب نگار نگار می کنی و هی می خوای با تلفن بهش زنگ بزنی 

خب دیگه چیزی یادم نمیاد فقط اینکه تا چند روز دیگه یه نی نی ناز نازی به خانواده اضافه میشه دختر عمه عزیزم صدیق جون مامان میشه به زودی و ما منتظر نی نی گلشم یه پسل قند عسل که قراره اسمش امیر علی باشه که از اینجا پیشا پیش بهش ورودش به دنیای قشنگمون و تبریک میگیم و به مامان مهربونشم تبریک میگیم تشویق به دنیا که اومد انشالا به سلامتی عکسش و می ذارم :)

حالا بریم چند تا عکس از کیان فسقلی :

 

 

توی ماه رمضان رفته بودیم از طرف باباجان مهمونی واسه افطار توی یه موسسه که یه سری امکانات واسه مهمونا داشت یکیش آتلیه کودک بود که اونجا ازتون عکس میگرفتن اینم عکس شما توی اون مهمونی 

آتلیه

دیگه اینکه تولد بابایی بود اول مرداد و ما یه تولد کوچولو براش گرفتیم البته از خود بابا با کیک عکس نداریم !!! 

این کیک که خودم پخته بودم 

کیک تولد

اینم شما که نمی ذاشتی بادکنکا رو وصل کنم و هی جیغ میزدی برده بودی پشت مبل قایمشون کرده بودی :)

کیان عصبانی

اینم تزئینات که عکس بابایی و کیان باهم بود تو تولدت مبارک :) اگه بدونی با چه عجله ای اینا رو آماده کردم آخه تولد بابا یادم رفته بود !!! تعجبسوالخندونک مثل تارزان از این مغازه می پریدم تو اون کی مغازه چاپ تزئینات و خرید کادو و بادکنک و وسایل و کیک تازه ناهارم باید درست می کردم مامان جان اومد کمک کیان و نگهداشت من تند تند کارامو کردم خدا رو شکر به خیر و خوشی گذشت خندونک

تولد

اینجام شما از خودت عکس گرفتی مثلا 

اولین عکس که کیان گرفته

یه روزم با نگار رفتیم شهر بازی سرپوشیده که اسمش سرزمین رویایی و از اون روز هی میگی رووویا روووویا محبت

اون روز ما زودتر رسیده بودیم و تو نشسته بودی توی این ماشینا که آهنگ میزنه تکون می خوره یدفعه از دور نگار و دیدی اینقدر با ذوق دست تکون می دادی و نگار و صدا می زدی که همه پرسنل داشتن قربون صدقه ات می رفتن

عکسا خوب نشدن چون توی حرکت بوده و بیشتر حواسمون به شما بود تا عکس گرفتن چندتایی هم فیلم گرفتیم حالا یدونه عکس واسه یادگاری می ذارم برات که ثبت بشه این خاطره ای که با نگار داشتی

کیان و نگار

دیشب هم من با دوست خوبم رفتیم شهربازی جدید اصفهان که تازه یه مدت کوتاهیه افتتاح شده اسمش شهر رویاها ست

 خیلی خیلی خیلی باحال بود از 6و نیم تا 9 ونیم رفتیم شمام پیش مامان جان بودی خیلی بهمون خوش گذشت جای همه خالی همه چیز عالی بود دوستای عزیزی که سفر می کنید اصفهان حتما حتما برید از این شهر بازی لذت ببرید از دست ندید که خیلی باحال و پیشرفته بود 

سه تا سینمای سه بعدی با سه تا موضوع و تکنولوژی متفاوت داشت و یه عالمه ماشین های بازی باحال مثل دوتا ترن تاب چرخون موتور پرنده محور گردان و ... همه اش خیلی پر از انرژی و خوب بود من از دیشب که رفتم هنوز پر از انرژی ام فقط باید اهل بازی های پرخطر باشید وگرنه می ترسید 

خلاصه که دیشب خیلی بهمون خوش گذشت حالاکیان جونم بزرگ شدی ایشالا باهم میریم 

اینم نقشه شهر بازی اصفهان که امیدوارم بیاین و لذت ببرید و یه شب خاطره انگیز بشه براتون خندونک 

اطلاعات بیشترشم روی عکس کلیک کنید که برید توی سایتش

خب اینم از تبلیغ واسه شهر خوشگلمون خندونک

دوستای گلم ببخشید دیر به دیر بهتون سر می زنم مراقب خودتون باشید دوستتون دارم

کیان جونم 23 ماهگیت مبارک عزیزم دعاکن بتونم یه تولد باحال برات بگیرم که خوشت بیاد و هی تفلد تفلد کنی برامون

و در آخر مثل همیشه

خدایا شکرت به خاطر همه چیز بوس 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان یاسین
11 شهریور 93 20:48
سلام گل پسر خاله ایشالا که حالت خوب باشه ببخشید دیر اومدم به بزرگی خودتون ببخشید قربون شیرین زبونیات پیشاپیش تولدت مبارک میبوسمت]
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام خاله مهربون مرسی که به یادمون بودی و هستی دوستت دارمممممممممممممممممممممممم [قلب