دوست قدیمی من و دوست جدید کیان
گل پسرم سلام
الهی من قربونت برم که اینقدر شیرینی شکر پنیر من
کیان جونم روز دوشنبه من وعمه الی و شما با خاله ساینا و خاله هاله که از بهترین دوستام هستن و مربوط میشن به دوران شیرین دبیرستان ،دور هم خونه خاله هاله جمع شده بودیم
به شما که خیلی خوش گذشت و همه خونه خاله رو ریختی به هم به ماهم خیلی خیلی خوش گذشت خاله هاله ناهار مرغ پختــــــــــــــــــــــــــــــــــــه بود اینو میگم چون خاطره شد برامون این مرغ
اونجا که بودیم زنگ زدیم به یکی از دوستای مشترکمون که خیلی وقت بود ازش خبر نداشتیم ! خاله میترا
خیلی خوشحال شدیم که پیداش کردیم و تلفنش و جواب داد فهمیدیم اونم ازدواج کرده و یه دختر ناز به اسم تیام داره که 10 ماهشه متاسفانه نتونست هماهنگ کنه که بیاد ببینیمش و قرارشد به برنامه دیگه بذاریم ودور هم جمع بشیم ولی عکسای دختر نازشو تو اینترنت دیدم که تو ادامه مطلب برات میذارم که دوست جدیدت و ببنی مامانجونم
بی صبرانه منتظریم که این خانوم خانوما رو از نزدیک ببینم همین طور دوست قدیمی خودمو