روزهای اول سال
سلام عشق مامانی
ببخشید که چند وقتی فرصت نکردم بیام برات چیزی بنویسم روزهای عید بود و همه اش مهمونی بودیم و مهمون داشتیم و حسابی خدا رو شکر بهمون خوش گذشت
با بودن تو مگه میشه به آدم بد بگذره قندعسلم مامان این روزا حالت سینه خیز رفتنت کم کم به 4 دست و پا رفتن تبدیل شده غذاهایی که می خوری : حریره بادام ، حریره پسته ، فرنی و سوپ ( گوشت سفید یا قرمز ، برنج ، جعفری، سیب زمینی ، هویج ، کره ) خدا رو شکر خیلی هم خوش غذایی و مامان و اصلا اذیت نمی کنی دورت بگردم
حالا بذار از شیرین کاری جدیدت بگم مامانی ، وقتی می خوام بهت غذا بدم قاشق و برمیدارم می گم کلاغه میگه قار قار تا دهنت و باز کنی و غذا رو بخوری و از این جا شروع شد که جنابعالی شدی جوجه کلاغ مامان و همین جوری بی مناسبت واسه همه چیز قار قار می کنی بیشتر هم وقتی غذا می بینی هرچی میگم مامان این به به ِ قار قار نیست بازم میگی قار قار نمی دونم چیکار کنم حالا جوجه کلاغ مامان
دیگه اینکه کم کم بدون کمک می تونی بشینی مردی شدی واسه خودت و از بس خوش اخلاق و خنده رویی با اون 2 تا دندون فسقلیت دل همه رو می بری قربونت برم من
امسال اولین عیدت بود و اولین سفره هفت سین و اولین سیزده به در ایشالا چند روز آینده میام عکسای مربوط به عیدت و میذارم فعلا چند تا عکس قاطی پاتی می ذارم اونایی که خودم خیلی دوستشون دارم بعد سر فرصت میام عکس میذارم برات عشقم آخه تازگی ها خیلی بلا شدی باید همه اش حواسم بهت باشه
عاشقتم برو ادامه مطلب عکسات وببین
حمام عید
انقدر تو حمام بهمون خوش میگذره باهات دلم می خواد هر روز حمامت کنم فسقلی
اینم مهمونی خونه دوست باباجان
ماهی ها می خواست بخورنت
اینم یه عکس با مامان جان
توی این عکس کیان 6 ماهشه وقتی خودمم 6 ماهم بود تو همین حیاط همین جا با یه درخت دیگه بغل مامان جان با همین ژست عکس دارم زمان چقدر زود میگذره !
اینم وقتی خوابی و مثل فرشته هایی
اینم عکس سوپت در حال آماده شدن واسه خوردن
اینم دندونهای خوشگلت