سال 1392
سلام پسر خوبم :*
الهی قربونت برم مامانی ببخشید که دیر اومدم اینجا بهت عید و تبریک بگم یکم سرم شلوغ بود آخه
قربونت برم سال نو در حالی اومد که تو 6 ماه بود به زندگیمون قدم گذشته بودی و شدی بودی عشق ما
من و بابا عبد نمی دونم تا قبل تو چطوری زندگی می کردیم
بهترین اتفاق سال 91 تو بودی برامون عشقم و این سال بهترین سال زندگمون شد
ورودت به ماه هفتم زندگیت با شروع بهار مصادف شد این چند روز یه عالمه مهمونی رفتیم و یه عالمه عیدی گرفتی
الان وضع مالیت خیلی خوب شد شاید رفتم تو فکر که یه آستینی برات بالا بزنم
تقویم هایت و هدیه دادیم وخیلی همه خدارو شکرخوششون اومد تو هم که تو لباسای جدیدت فوق العاده شدی مثل همیشه شیک و زیبا فعلا دوربین پیشم نیست بعدا میام عکسای خوشگلت و میذارم
قبل از اینکه توی شلوغی این روزا بتونم تدارک جشن دندونی ببینم واسه اولین مراوریدت ! دندون دومتم داره یواش یواش خودش و از زیر لثه ات نشونمون می ده
دیگه ایشالا چند روز دیگه واسه دوتاش با هم جشن می گیرم
قربون شکل ماهت برم امیدوارم مامان بابای خوبی باشیم برات و سال جدید سالی باشه برات پر از سلامتی و شادی و اتفاقای خوب
دوستت دارم بیشتر از هر چیز و هر کس عیدت مبارک ثمره عشقم