عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

شرین کاری های آقا پسر

1392/1/28 21:27
1,424 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماهت قند عسل مامانماچ از بس بامزه ای دلم می خواد گاز گازت کنم مامانی نیشخند

دورت بگردم با این دوتا دندونت عزیزم قلب این روزا خیلی بلا شدی همه اش می خوای بغل من باشی زمین که می ذارمت گریه می کنی مگر اینکه یه نفر سومی باهات بازی کنه و سرت و گرم کنه که این نفرسوم ممکنه مامان جان باشه یا زندایی یا خاله ها یه دایی ممد یا عمه ها لبخند البته بابای مهربونت فراموش نشه که واسه رفتن تو بغلش انقدر بی تابی می کنی که بعضی وقتا حسودیم میشه خنده انگار نه انگار که مامان داری همه حواست میره به بابا عبد مشغول تلفن

عاشق جفتتونم من قلب کیان جونم هنوز فرصت نکردم عکسای عید و آماده کنم ببخشید در اولین فرصت میذارم برات فعلا برو چند تا عکس بامزه از کارات ببین تا یادت بیاد وقتی بزرگ شدی که چه شیطون بلایی بودی عزیزم ماچ 

 

اولین عکس از هنر نمایی جدید شماست که با این دوتا دندون همه چی و گاز گاز می کنی امروز که بغلم بودی و سرت روی شونم بود دیدم صدات در نمیاد نگو داشتی پشتی صندلی و می خوردی نیشخند تا روت و برگردونی دور دهنت پر از رنگ صندلی بود تعجب عجب !!!

دارکوب کوچولو

امان از دست تو آخه صندلی هم خوردن داره ؟ مشغول تلفن

عکس بعدی مال وقتی که دایی ممد میاد خونمون و گیر میدی به کلاه موتور سواریش لبخند

 

موتور سوار

البته گیر اصلی شما به عینک دایی بنده خدای منه که مرتب باید تمیزش کنه از دست تو خنده

 

عکسای بعدی هم مراحل عبور و مرور جنابعالی توی مبل مان خونه است متفکر

 

میز نوردی

میز نوردی

میز نوردی

میز نوردی

 

میز نوردی

میز نوردی

اینکه زیر میزها پر از جای دست شماس و روزی 100 بار باید پاکشون کنم بماند اوه

راستی خاله های عزیز اگه راه حلی واسه وشگون های دردناک این فسقل بچه که جای جای دست ها و صورت بنده را مورد لطف قرار داده داشتید همکنون منتظر یاری سبزتان هستیم نیشخند در ضمن کوتاهی ناخن هیچ تاثیری در دردناشی از وشگون ِ این وروجک نداره ابرو با تشکر 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان دانیال
29 فروردین 92 9:05
سلام سلام صدتا سلام هزار و سیصد تا سلام به دلبرم دلبرکم کیان جونه خشملکمدورت بگردم بلا فسقلیه ناقلاتو رو خدا ببین مامان کیانی شاعرمم کرد.
فدات بشم داری کم کم شیطونیاتو شروع میکنی و پوست مامانی رو میخوای بکنی نفسمممممممنگران نباش راضیه جونم دانیالم از این وووشگونا زیاد میگیر ه ه ه دوستتون دارم یه عالمه بووووووووووووووووووووووووس


سلام عزیزم عجب شعری سرودی خاله دستت درد نکنه چقدر باحاله
بله خاله این کیان جونم دیگه داره پوست کنش و تیز می کنه ای داد بیداد پس واسه وشگون راهی نیست؟!
مامان یاسین
29 فروردین 92 16:33
سلام دوست عزیزم خدا رو شکر کن که کیان سالم هست و شیطونی میکنه از طرف من ببوسش البته یه بوس کوچولو اخه خیلی ظریف هست گناه داره


سلام به روی ماهت عزیزم مرسی از محبتت گلم
وای الان عذاب وجدان گرفتم آخه از بس محکم بوسش کردم صورتش خشن شده
عمه الی :)
30 فروردین 92 12:54
قربونش برمممم شیطونک وروجک ما رو ببین
آجییی دیگه نمیتونی چشم ازش برداری خیلی شیطون شده بلاااا خیلی مراقبش باش


آی گفتی !!!!!!!! همه اش باید دور و برش باشم وگرنه یه چیزی و ریخته چند روزپیش گلدون بامبو رو برگردوند رو خودش و خیس آب شد خدا بهش رحم کرد
زندایی ندا
31 فروردین 92 12:49
خدا رو شکر سالمی و میتونی اتیش بسوزونی


آره خدا رو شکر :x
سارا مامانی شیدا
2 اردیبهشت 92 12:19
قربونت برم شیطون بلا با این عکسای خوشگلت

مرسی خاله مهربونم
پانی(مامانه بهداد)
9 اردیبهشت 92 0:25
جااااااااااااااانم فسقل ِ ناز چشم سیاهم بزار شیطونیشو بکنه مامان راضیه جون ، تا جایی که میشه اثاث خطرناک رو جمع کن تا 2-3 سال دیگه راحت .
هم خسارت مالی کم میشه و هم زبونم لال خسارت جانی از فرشته کوچولومون دور میشه.
در مورد بغلی شدنم به نظر من از آغوشت دورش نکن ولی برای اینکه بد عادت نشه حتما بشین و بگیرش بغلت البته اگه رضایت بده.
منکه خودم به علت کمر درد همین کار رو میکردم روی صندلی و مبل مینشستم و بغل میکردم بهدادم رو .
قربونه کنجکاویهاش خیلی ماهه به خدا. خدا نگهدارش باشه .میبوسم ناز پسرم رو

مرسی عزیزم که راهنمایی کردی چه خوبه هستی و از تجربیاتت استفاده می کنم دوست جونم
بوس بوس بوس
مامان ماهان
12 اردیبهشت 92 16:12
سلام راضیه جون این پسر خوبه که ماهان من یک ساعت بود صندلی های جدیدو آورده بودیم چرم صندلیرو کند. عزیزم وشگون که راه حلی نداره دنبالش نگرد. بعدم شما مبلارو بردار بزار جیگر طلا راحت باشه. هوارتا ماچش کن دلم آب شد با اون خنده هاش. ماشالا ماشالا ماشالا...