عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

سخنران کوچولو

1392/1/25 11:17
718 بازدید
اشتراک گذاری

این چند شب که شبهای فاطمیه بود خونه عمه خوبم عذاداری برگذار بود واسه سوگ حضرت فاطمه زهرا (س) انشالا که دعای همه قبول درگاه حق بوده باشه

تو این سه شب به کیانم حسابی خوش گذشت و پیش فامیل از این بغل به اون بغل می رفت و کلی بازی کرد و جالب تر از همه اینکه وقتی چراغ ها خاموش می شد و مداحی شروع می شد با اون صدای بلند کیان خوابش می برد !!! 

کیانم آخر مراسم رفت بالا منبر 

سخنران

اول بلند  گو خاموش بود ولی تا رو شن شد خیلی بامزه بود کیان می گفت تو بلند گو قار قارقهقهه

 

کیان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ماهان
26 فروردین 92 0:10
عزاداریتون قبول باشه. حضرت زهرا نگهدارت باشه گل پسر.


ممنون عزیزدلم
مامان دانیال
26 فروردین 92 9:18
الهی من فدات بشم حاج آقاچقدر آخه تو میتونی جیگر باشی بچچچچچچچچه جیگرتو بخورم من


خاله دامادت حاج آقا باشه دوست دارهی
عمه الی :)
26 فروردین 92 13:09
عزیزززززم تو عکس اولی ژستش مثه سخنرانا میمونه فدااااش شم
عزیزدلم که تو این مراسما هم مهربون و آرومی گل پسری


آره دیدی چه پسر خوبی بود تازه شبای قبل با شروع مداحی می خوابید یه همچین پسری دارم من
زندایی ندا
27 فروردین 92 8:32
خیلی باحالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
سارا مامانی شیدا
28 فروردین 92 11:46
بخورمت عسلم
پانی(مامانه بهداد)
9 اردیبهشت 92 0:09
قربون خنده ی سخنران کوچولومون برم. عزیزم عزاداری هاتون قبول و خانم حضرت زهرا س نگهدار و نگهبان گل پسر ناز . میبوسم دستای کوچولوشو
مرضیه
12 اردیبهشت 92 14:15
خیلی بامزه بود جیگرشاااااااااا!؟


قربون شوما