عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

نهمین مرواید

1392/10/19 11:21
1,545 بازدید
اشتراک گذاری

کیان جونم سلام قلب

الهی قربونت برم که روز به روز شیرین تر و خواستنی تر میشی عشقم بغلماچ

عزیزدلم دندون جدیدت مبارک باشه بعد از کلی چشم انتظاری بالاخره دندون جدید رخ نشون دادن نیشخند البته این پست و با چند روز تاخیر می ذارم 

روز 5شنبه 12ام متوجه شدم که دندون جدیدت سر زده آخه چند روزی بود که همه اش دستت و می کردی توی دهنت و ناآرومی می کردی حدس می زدم پای دندون در میون باشه ، واسه همین روزا لثه هات و چک می کردم که 5شنبه دیدم بعله یه مروارید کوچولو به مرواریدهات اضافه شده 

الهیی بمیرم که اینقدر لثه ات اطراف دندون قرمز و متورمه ناراحت معلومه که خیلی اذیت میشه ولی همین جوری مرد میشی دیگه دورت بگردم نیشخند

توی عکسی که برات می ذارم اون سبزا دندونای قبلی و اون قرمزه دندونه جدیده 

مروارید کوچولو

مبارکت باشه عزیزم انشالا که دندونای محکم و خوبی داشته باشی و به من نرفته باشی نیشخند

خب در ادامه برات یه عالمه عکس می ذارم و اتفاقای جدید و تعریف می کنم بدو ببین ماچ

نمی دونم چرا این مطلب طلسم شده تاحالا چند بار اومدم نوشتم و پریده واسه همین اینقدر این مطلب دندون دار شدنت باتاخیر ثبت میشه مامانی ببخشید فدات شم ماچ خب بریم سراغ عکسا

روزایی که میریم خونه مامان جان همه جارو به هم میریزی این یه نمونه ؟!

دسته گل

بیشتر وقتتم توی کمد رخت خوابی ! نمی دونم چه جذابتی داره واسه ات مادر جوننیشخند

کیان در کمدو همچنان عاشق و شیفته جارو برقی هستی ببین چه به روز جاروی بیچاره من میاری نگران

جارو نوردیجارو نوردی

خلاصه که از بس عشق جارو برقی داشتی بابایی برات جارو خریده نیشخند چند روز اول که نمی دونستی از ذوق چیکار کنی همه جا دنبالت بود این جارو ولی نمی دونم چرا جذابیتش و برات از دست داده و فعلا باهاش بازی نمی کنی و برگشتی سراغ جارو اصلی سوال

منم الان قایمش کردم که یه دوسه هفته دیگه باز برات بیارم که دوباره جذاب باشه برات 

ببین چقدر دوستش داری عزیزدلم ماچ همه جارو باهاش جارو می زنی این عکسا مال شب اول خونه مامان جانه 

کیان و جاروبرقیکیان و جارو برقیکیان و جاروبرقیکیان و جارو برقیکیان و جارو برقی

خلاصه که خیلی خانوم شدی همه جارو تمیز می کنی عزیزم خنده

خونه مامان جان اینا کبوتر دارن و تواز صبح که پا میشی اینقدر توتو توتو می کنی که مارو از رو می بری وتو هر شرایطی باید ببریمت ملاقت توتو ها 

وقتی می خوایم بریم تو حیاط اینجوری پتو پیچت می کنیم نیشخند

کیان پتو پیچ می شود

واسه همین مرتب این پتو آبی رو از توی کمد پیدا می کنی و میندازی خودت رو سرت و می ایستی دم در که یعنی ببریدم توتو ببینم 

الهیی من قربونت برم اینقدر بامزه ای عشقم ماچ اینم توتو ها 

کیان و توتو

از اونجایی که خیلی عشق پرنده و حیوانات و داری به اتفاق مامان جان اینا رفتیم باغ دوست بابا جان که شما ببعی که تازه به دنیا اومده بود و ببینی 

اینقدر ناز بود که نگو من خودم بیشتر ذوق زده شده بودم وقتی بغلش کرده بودم اینقدر نرم و گرم بود که نگو نیشخند اینم از ببعی ها

ببعیاینجا داشت ببعی کوچولو شیر می خورد لبخند فقط یه هفته اش بود و هنوز بند نافش نیافتاده بود و عجب عکس هنری گرفتم من نیشخند نورپردازی و داشته باش 

ببعی کوچولو

اینم کیان جون در حال نازنازی کردن ببعی قلب هنوزم میری دوربین و میاری  و میگی بع بع یعنی عکس ببعی و بیار ببینم بعدم شروع می کنی نازنازی کردنش

الهیی دورت بگردم که اینقدر مهربونی عشقم ماچ

کیان و ببعی

توی باغ انواع پرنده هم داشتن واسه خودش باغ پرندگانی بود نیشخند

کبوتر ، مرغ ، خروس ، اردک ، غاز ، بوقلمون 

وقتی رفتیم کنار قفسشون خیلی گرسنه بودن دویدن سمت کیان بخورنش خنده

کیان و پرنده هاماهم رفتیم داخل و بهشون غذا دادیم همچین شجاع دلانی هستیم ما نیشخند

کیان

جالب اینکه که از وقتی رفتیم اونجا و صدای بوقلمون و شنیدی یاد گرفتی و تا میگیم چه صدایی می داد یه صدای خنده داری از خودت در میاری که من از بس می خندم دل درد میگیرم یه چیزی مثل بووووووووووو بوووووووووووو خنده

الهی قربونت برم اینقدر باهوشی نیشخند از ما که حرف زدن یاد نگرفتی رفتی سراغ حیوانات نیشخند

راستی این شال و کلاهم سر همون لباسات که مامان جان بافته دست گلش درد نکنه

شال و کلاه

اینم یه عکس پدر پسری که من عاشقشم

 کیان و باباییالهی قربون اون قدمات برم مامانی ماچ 

ممنون که وقت گذاشتید واسمون دوستای گلم ماچ

خدایا به خاطر همه چیز شکرت مراقب خانواده ام باش و در سایه لطف خودت قرارشون بده مثل همیشه ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان دانیال و.....
19 دی 92 14:44
سلاممممممممممم عزیزای دلم چه خوب شد اومدید دیگه دلم واستون حسابی تنگولیده بود هاااااااا کیان نازم نهمین مرواریدت مبارک عزیزم ایشالا سریع همشون و در بیاری و اصلا اذیت نشی عشقم قربونت برم گوله ی نمک خاله هزار ماشالا خدا حفظت کنه با اون موهای خوشگلت عاشق اون عکستم که روی جاروبرقی وایسادی اگه کنارت بودم میپریدم از پشت اون باسن تپلت و گاز میگرفتم عسلللللللم دانیال هم خیلی به جاروبرقی علاقه داره ولی یجور دیگه میره سیمش و میکشه و در میاره بعدشم دکمشو فشار میده که جمع بشه و کلی کیف میکنه و از صداش به هیجان میاد فدات بشم که اینقدر به حیوانات علاقه داری مهربونم و البته هزار آفرین به راضیه جونم که ماشالا توی هر کاری هنر ریخت و پاش میکنه از ژله و کیک و دسر بگیر تا عکس هنرییییی از ببعی آفرین به دوست هنرمند خودم دست مامان جان هم درد نکنه کلاه و شال گردن هم خیلی خوشگل شده عکس آخری هم که حرف نداره خدا این پدر و پسر مهربون و حفظ کنه(آمین) ایشالا که همیشه شاد باشی آبجی جونم دوستت دارم هر چی آرزوی خوبه مال تو.....
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام عزیزم دلم خوبی خانومی کم کم دیگه دختر نازتم به دنیا میاد و ما کلی ذوق می کنیم نمی دونم خواهر این جارو برقی چی داره که اینقدر جذابه واسه بچه ها کاش واسه منم همین قدر جذابت داشت من که از جارو برقی کشیدن فراری ام در مورد هنرمندی بنده ام که جای حرفی باقی نمونده دیگه مرسی واسه همه دعا های خوبی که همیشه واسمون می کنی دوستت داریم عزیزم مراقب خودت باش عشقم
مامان ایمان
20 دی 92 19:07
___________________-------- _________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشي مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) ............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*............
راضیه کرمی نیا
پاسخ
مرسی عزیزم حتما سر می زنیم بهتون
مامان بهداد
23 دی 92 10:53
سلام. ای جانم نهمین دندون پسری مبارک باشه. و عمر خوبی داشته باشه. چه جاهایی رفتید!!! به به چه عکسایی . قند عسلت هم که خیلی خوشگل شده و مامان جونش هم که هنرمند و .... خلاصه هم خوشگله هم خوش تیپ. دست مامان حونش درد نکنه. چه خوب که یه پست جدید گذاشتی. بیست روزی میشه که پست نگذاشته بودی. امیدوارم که همیشه خوب و خوش باشید و در کنار همسری و پسری همیشه سلامت و شاد باشید. خدا برای همدیگه نگهتون داره آمین.
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام مهربونم بله دیگه کیان جونم بعد از کلی انتظار بالاخره یه دندون جدید در آورد و کلی ذوق زدمون کرد مریم جونم من دست به قلمم خوب نیست مثل شما خیلی وقتا نمی دونم چی بنویسم ! واسه همین بعضی وقتا دیربه دیر میایم شما هم امیدوارم همیشه شاد باشی در کنار همسر عزیزت و فرشته هات مراقب خودت باش عزیزم این روزا
مــآمــآنــے
24 دی 92 10:11
عالی بود یاده بزغاله خودم افتادم که پارسال اسفند خربدم منم حیوانات و میدوستم کلاه و شال جدید مبارک خیلی بهت میاد عخش خاله عاشق اون عکسش شدم که رو جارو وایساده
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام عزیزم دلمون برات تنگ شده بود مراقب خودت و کسرا جونم باش هرجا که هستید آره کیان و مامانش هم خیلی حیوان می دوستن باورت میشه یکی از آرزوهام در قدیم و جدید این بوده و هست که توی باغ وحش کار کنم و تا دلت بخواد هر روز توی خونمون از این صحنه های جارو برقی خلق میشه جات حسابی خالی کم کم کسرا جونم از این شیطونی ها می کنه برات منتظرباش عزیزدلممممممممممممممم
مامان شازده پاشا
25 دی 92 14:06
سلام خانمی.این اولین باره که به وبلاگ شماسرمیزنم تبریک به خاطر وبلاگ قشنگتون انشالا ازاین به بعدهمیشه سرمیزنم .هزارماشالا به این پسره بانمک با اون موهای قشنگ.اگه شماهم دوست داشتین به وبلاگ ماسربزنید .خوشحال میشیم
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم مرسی عزیزم سر زدی بهمون خیلی خوشحال شدیم منم عاشق موهای فرفری کیانم حتما بهتون سر میزنیم با افتخار لینک شدید
خاله اعظم
11 بهمن 92 8:19
سلام کیان فکر کنم بعد از یک سال بالاخره وقت کردم بیام عکسهای خوشکلتو ببینم قربون دندونات برم منم اون مروارید کوچولو را تو دهنت دیدم شیطون تو ماشین لباس شویی چه کار میکردی؟ هر روز هم که ببینیمت بازم دلمون برات تنگ میشه از بس شیطون و بلایی. مامان راضیه یادش رفته بگه وقتی میای خونه مامان جون از بس خستش کردی با شیطونیهات میگه دیگه امروز کیان مال شماست مسئولیتش با شماست نگهش دارید گرچه نمیتونه ازت دل بکنه راستی ممنون که عکس نگار را گذاشتی
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم آره دیگه از بس کیان خان شیطون بلاست من میام جمعه ها استراحت و زحمتش و میندازم گردن خاله ها ولی خداییش خیلی باحاله تازه داره یاد میگره بگه مامان از بس صبح تا شب گفت بابایی بابایی مامانمم هرکی زنگ میزنه ناخودآگاه میگه بابایی بوس بوس زود به زود بیاین خونمون و بهمون سر بزنید دلمون براتون تنگ میشه