سالگرد ازدواج
سلام کیان فسقلی
قربون اون دندونات برم که نمی ذاری ازشون عکس بگیرم یهویی با هم یه عالمه دندون در آوردی الان 7 تا دندون داری
4تابالا و 3 تا پایین نمی دونم چرا یه دفعه همه اش باهم در اومد تازه دوتا دیگه ام داری از بالا در میاری چه عجله ای داری مادر
یکم واسه این دندونا اذیت شدی چون تعدادشون زیاد بود فدات بشم الهی ولی از بس خوش اخلاقی خیلی کسی چیزی نمی فهمید فقط من می فهمیدم داری درد می کشی بمیرم من مظلومیتت به بابات رفته
خب بریم سر اصل مطلب :
امروز سالگرد ازدواج من و شوشومه انگار همین دیروز بود که داشتن عبد و بودن کنارش برام بزرگترین آرزوی دنیا بود به خاطر شب و روز نداشتم و الان 4 سال از شروع زندگی مشترکمون گذشت اصلا باورم نمیشه اینقدر زود زود میگذره
راست میگن آدم باید آرزو هاشو یه جا بنویسه و چند سال بعد بهشون سر بزنه الان من به بزرگترین آرزوی زندگیم 4 ساله که رسیدم خدا کنه قدرش و بدونم
خداروشکر می کنم به خاطر همه چیز به خاطر این که این سال ها زندگی خوبی با هم داشتیم و کیان هم به این خانواده خوشبخت اضافه شد و خوشبخیتمون و چند برابر کرد به خاطر سلامتیمون به خاطر خانواده هامون و ...
امیدوارم همسر خوبی واسه عبد و مامان خوبی واسه کیان بوده باشم
اینم اولین عکس آلبوم عروسیم
و این هم همون دست ها ولی این بار با ثمره زندگی
انیجا کیان دو ماهشه حدودا
خلاصه که این روز بسیار زیبا رو به همسرم تبریک میگم چون شوشوم تهران سر کاره و پیشمون نیست و خدا رو به خاطر داشتنش شکر می کنم
دوستت دارم شوشو جونم