عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

روزهای 12 ماهگی

1392/6/9 22:30
1,437 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزترینم سلام ماچ

امروز 9 شهریور ماه ِو تا تولد تو 20 روز بیشتر نمونده ! این روزا همه اش دارم به پارسال این موقع فکر می کنم روزایی که اشتیاق در آغوش کشیدنت روز و شبم و پر کرده بود قلب

روزایی که ثانیه ثانیه اش و محاسبه می کردم واسه تموم شدن و رسیدن به روز به دنیا اومدنت ! وقتی به اون روزا فکر می کنم انگار همین چند روزه پیشه ! در صورتی که یک سال گذشته ازش متفکر

این روزا اینقدر توی لذت داشتنت غرق شدم و سرگرمم باهات که نمی فهمم روزا چجوری شب میشه و این روزای شیرین عَسلیت چقدر زود داره تموم میشهناراحت

وقتی به عکسات نگاه می کنم تازه متوجه گذر زمان میشم که چقدر کوچولو و فسقلی بودی و الان دیگه مردی شدی واسه خودت نیشخند

توی عکاسای گوشیم این عکس و پیدا کردم ! ببین چقدر جوجو بودی قلب

کیان نی نی بود !

اینجا 2 ماهته !خونه مامان جان اینا بودیم حدود یک ماه ! چه روزایی بود !

خلاصه عاشق این سرهمی ات بودم قلب چقدر زود برات کوچولو شد و خیلی کم پوشیدیش قربونت قد و بالات برم ماچ

بعلـــــــــــــــــــــــه اینجوری زود زود بزرگ شدی و داری یک ساله میشه قلبماچ خدا رو شکر می کنم به خاطر همه چیز قلب

پیشا پیش مبارک باشه عزیزم تولدت ماچ 

حالا برو ادامه مطلب یه سری عکس باحال گذاشتم برات نیشخند

اول از همه یه عکس از اوج خوش اخلاقیت بذارم که به خاطرش همیشه خدا رو شکر می کنم که اینقدر پسر مهربون  و خوش اخلاقی هستی نیشخند

الهی دورت بگردم ، قربون اون دندونات برم من انشالا همیشه لبت خندون باشه عشقم قلب

 

خوش خنده ی مامان

یه روزم رفته بودیم بیرون و یه پیشی مهربونی اومد پیشمون و کلی مامان نازی نازیش کرد و تو ذوق کردی لبخند

کیان و گربه

دیروزم خونه مامان جان اینا شن بازی می کردی ! فکر کنم به ما بیشتر از خودت خوش گذشت نیشخند این شن ها رو زندایی ندا و دایی یوسف از چادگان برات آوردن کنار اونجا که سد  رودخانه زاینده رود هست ! دستشون درد نکنه نیشخند

ببین چقدر دوست داری شن بازی رو ماچ

 

شن بازیشن بازیشن بازیشن بازی

مسواک جدیدا خودت می زنی نیشخند الهی فدات بشم 

 

مسواکمسواکمسواک

قربونت برم با اون چشمات ماچ هزار ماشالا ماچ

و یه بارم با خرست با هم توی گهواره ات خوابیده بودی خیلی باحال بود ! آخه گهواره واسه خودتم کوچیک شده و به زور توش جات میشه تازه این خرسی رو هم باخودت می بری می خوابونی الهیی دورت بگردم ماچ

خوابیدن

فرشته ی معصوم ِ من ! ببین چقدر شیرین می خوابی عشقم ماچبمیرم که پاهات واینجوری تا کردی ! جات نمیشه دیگه این تو ! ولی عجیب هنوز به گهواره ات علاقه داری 

امروزم بردمت حموم و بازم دلم نیومد ازت عکس نگیرم لبخند ببین چقدر خوردنی میشی وقتی آب بازی می کنی نیشخند خیلی با خودم مبارزه می کنم که گاز گازت نکنم خنده

نگاه کن بابا عبد قبل حمام رفتن مهر شرکتش و زده روی دستت چشمک

حمام

حمام

اما خداییش عجب عکسای هنری گرفته ام ! ببین چقدر حرکت آب توی وان قشنگه نیشخند اینجا داشتی شالاپ شالاپ آب بازی می کردی ماچ

بعله اینم از اتفاقات این روزا البته کارای جدید دیگه ای هم می کنی ! دیگه وقتی یه چیزی می خوری مخصوصا آب یا دوغ به من و بابا هم تعارف می کنی !

البته تعارف که نه لیوان و به زور می ذاری به دهنمون و کلی هم ذوق می کنی ماهم می خوریم و کلی کیف می کنیم نیشخند

هنوزم راه نمیری مستقل ولی زمان ایستادنت بیشتر شده و تازگی ها بشین پاشو تمرین می کنی 

قربون اون زانوهای کوچولت برم مامانی آخه پاهات درد میگیره ! 

حرفم هنوز نمی زنی یعنی کلمه نمی گی ولی ماماماماماماما ، بابابابابابابابابا ، دددددددددددددد ، می کنه بعضی وقتا هم به به و آبو میگی ولی خیلی کم !

دیگه چیزی یادم نمی یاد فعلا ولی یه عکسم از هنر جدیدت بذارم ببین با اسباب و اثاث خونه چیکار می کنی مادر نیشخند

مجسمه

این مجسمه که حالت میز کوچولو رو هم داشت ، شوشویی از همدان آورده بود برام !

ببین چجوری شکسته ناراحت فدای سرت مامانی ، خدا رو چه دیدی شاید یه روزی مجسمه سازی هم یاد گرفتی بهترش و ساختی برام خنده

خب دیگه خیلی طولانی شد ببخشید 

انشالا پست بعدی واسه تولدته قلب

خدایا به خاطر همه چیز شکرت و دوستت دارم قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مــآمــآنــے
10 شهریور 92 9:35
ای جونم
12 ماهگیت مبارک خاله جون
چشم به هم میزنیم بچه ها بزرگ میشن
بابت هدیه دست شما مرسی


مرسی خاله جونم
هدیه هم قابل شما رو نداشت
ببوس پسر گلمونو
اسمش و زودی بذارید
زندایی ندا
10 شهریور 92 10:27
سلام نی نیه نازنازیه من
الهی قربونت برم فرشته ی مهربونی
هرچی بیشتر بهت فکر میکنم بیشتر یاد حرف دایی یوسفت می افتم که میگه:
کیان یه بچه خاصه
پیشا پیش تولدت مبارک

سلام زندایی دوست داشتنی
بعلــــــــــــه این فسقلی خیلی خاصه
ممنون واسه تبریکت عزیزدلم
مامان بهداد
10 شهریور 92 16:05
سلام ای جانم
هزار ما شا ا... . چقدر خنده رو و خوش اخلاق. آفرین
الهی می بینی که چقدر زود میگذره. وقتی که هنوز به دنیا نیومدند خیلی طول می کشه. اما تا پاشون رو توی این دنیا میگذارن تند تند ماههای تولدشون رو میشمریم.
تا بیست روز دیگه دلمون تنگ می شه که پست نگذاری
زودتر بیا و ما رو چشم انتظار نگذار.
راستی خیلی عکسای قشنگی گرفتی . واقعا هنری هست.
ببوسش گل پسلتو.
قلبون چشمای قلمبش برم من.

سلام مهربونم
آره مریم جون راست میگی روزای بارداری خیلی دیر میگذشت و بر عکس این روزا چقدر زود میره
دلم واسه اون روزایی که فقط 2تا دندون داشت تنگ شده یا قبلترش روزایی که هیچی دندون نداشت تا می خندید دلم ضعف میرفت واسه لثه هاش
خدایا شکر واسه سلامتی فسقلی هامون
فقط و فقط وفقط به خاطر شما پست جدید می زاریم عزیزم
شما هم بهداد جون و ببوس عزیزم

مامان یاسین
10 شهریور 92 22:21
سلام به گل پسر خاله و سلام به مامان راضیه گل

نوشته هاتون رو که خوندم این نشون میده که زمان خیلی زود میگذره ویه جورایی ما پیر میشیم بچه ها بزرگتر میشن
این عکسش چه قد کوچولو بوده عزیزم
دست این دایی درد نکنه که واست شن اوردن که گل پسرم سرگرم بشه
عزیزم چه خنده نازی ماشالا خاله جون


سلام به روی ماه ویداجونم و یاسین گلم
آره خواهر ما داریم کم کم پیر میشم و این فسقلی ها می شن حاصله عمرمون
ولی واقعا گذر زمان و احساس نمی کنم
بعله دسته داییش خیلی خیلی درد نکنه
یاسین جون و ببوس
دوستون دارم
عمه الی :)
11 شهریور 92 15:02
عزیزدلم الهی فدات شم
ماشالا هزار ماشالا
قربونت برم که هرروز خوشگل تر و بلاتر از روز بعد میشی فسقل خان
آفرین آجی هنرمندم که این عکسای خوشگلو از فسقل گرفتی
واقعا خیلی زود گذشت آجی جووونم امیدوارم همیشه کانون زندگی سه نفرتون گرم و پر از عشق باشه عزیزم
دوستون دارم


مرسی عمه الی مهربون
ممنون که امروز بردیم مارو گردوندی و انقدر بهمون خوش گذشت
دسته عمه ناهیدم درد نکنه دسته عمه ثریام درد نکنه
ماهم دوستت داریم عزیزدلم
حامی
12 شهریور 92 0:09
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــدایا…
خدا در مکان های دور از انتظار
به دست افرادی دور از انتظار
و در مواقعی تصور ناپذیر
معجزات خود را به انجام می رساند.
برای آن مهربانِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد …
همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست …
روزهایتان پر از امید و شادی


آمین ...
ممنون از دعای زیباتون...
روزهای شما هم سرشار از امید و شادی دوست عزیز...
مامان ماهان
21 شهریور 92 0:14
سلام دوستم. فقط میتونم در مقابل تمام عکسها بگم از طرف من تا میتونی بوسش کن ماشالا ماشالا ماشالا... خوردنیه

سلام عزیزدلم ممنونم دوست جونم

مامانی
29 آبان 92 4:11
وایییییییییی بچشگیاشم چقدر ناناز بوده. عزیزم چجوریم به دوربین نگاه کرده، بخورمت. ماشالا هزار ماشالا کلی از دور میبوسمش از چشم بد و بل به دور باشه ایشالا
راضیه کرمی نیا
پاسخ
مرسی عزیزم ممنون که بهمون سر زدید فکر کنم بازم اومده بودید ولی آدرس نداشتم از وبتون ایشالا نی نی شمام به سلامتی دنیا میاد به جمع دوستای ما خوش اومدی عزیزم