عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

17 ماهگی

1392/11/29 13:45
957 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام عسلم سلام پسرم قلب

خوبی گلم ؟ خوبی قربونت برم الهیی ؟ وقتی فکرش و  می کنم یه روزی بزرگ می شی و خودت میای وبلاگت و می خونی کلی ذوق می کنم ماچ فکرکن مثلا این وبلاگ و ازت مخفی کنم وشب عروسیت بهت هدیه بدم نیشخند وای چقدر کیف میده نیشخند اونی که هدایا رو می خونه میگه : اهدایی از طرف مادر داماد وبلاگ خاطرات کودکی خنده مادر زنت و بگو چه حرصی می خوره میگه آخه اینم کادو بود گذاشتن نیشخند

خلاصه که انشالا هر وقتی این وبلاگ و می خونی شاد و سلامت باشی و خوشبخت قربونت برم قلب

خب دیگه بریم سر ماجراهای این ماه 

بازم روزها زود زود و پشت سر هم گذشت و تو یکماه بزرگ تر شدی دورت بگردم  الهیی قربون اون مژه هات برم مژهبا اون لبخندت که همیشه رو لباته فدات بشم ماچ 

 

قلب17 ماهگیت مبارک عشقم قلب

عزیزدلم

کیان جونم توی این ماه داری حرف زدن و شروع می کنی و کلی شادمون می کنی الان دیگه بابایی و مامانی رو راحت و روزی هزار بار میگی 

عمه رو هم خیلی شیرین میگی عَــــــــمـــــَـــ  فقطم عمه الی رو به اسم عمه صدا می زنی و قبول داری نیشخند عمه ناهید جونم کلی غصه می خوره از دست این که بهش نمی گی عمه 

دیگه اینکه موبایل یا ماشینت و میاری میگی شاژژ یعنی بذاریمش شارژ بشه نیشخند

کاهو رو هم خیلی دوست داری و میگی بهش کـــُــــــــهُ خنده وقتی عکس زندایی ندا رو بهت نشون می دیم میگی دِ دا ولی به خودش نمیگی هرچی میگم بگو ندا نمیگی سوال دایی داوودم مگی دادا و کلی ذوق زده اش می کنی 

ماشین هم که می بینی میگی آم آم ازت می پرسم بابات کجا رفته هم دستت و مثل اینکه رو فرمون باشه می چرخونی و میگی آم آم یعنی با ماشین رفته بیرون

دَ دَ رو هم یاد گرفتی و میری دم در خونه و هی میگی دَ دَ و من خیلی دلم می سوزه برات آخه هوا سرده نمیشه ببرمت بیرون ناراحت

شباهم می ایستی پشت پنجره و پشت سر هم میگی ماه ماه ماه وقتی ام ازت می پرسیم تو آسمون چی دیدی زودی میگی ماه ماه ماه نیشخند خلاصه که کم کم داری سخنرانی می کنی برامون 

تازه وقتی هم دف می زنی تازگی ها خودتم باهاش آواز می خونی و آآآآ اواواو می کنی اینقدر می خندم که دلم درد میگره ازدست خنده

دوتا دیگه از دندوناتم داره در میاد ولی هنوز سر نزده الهی دورت بگردم اینقدر آروم و بی آزاری هیچی نمیگی و دردش و تحمل می کنی فدات بشم مظلوم کوچولو ماچ

خب دیگه کار جدید و چیز جدیدی یادم نمیاد فدات شم حالا برو ادامه مطلب چند تا عکس داری ماچ

 روز 22 بهمن با مامان جان و بابا جان و دایی یوسف رفتیم راه پیمایی 

خیلی بهت خوش گذشت چون که یه عالمه آدم بود و پرچم و بادکنک و پشت سر هم از بلندگو ها سرود پخش می شد و کلی کیف می کردی همون اول کار فقط گذاشتی چندتا عکس بگیرم ازت قلب

22 بهمن قلب

 

22 بهمن

 

22 بهمن

این بادکنک رو هم همون جا برات خریدیم کلی ذوق کردی براش چون رنگی رنگی بودنیشخند 

22 بهمن

اینم کیان و باباجان قلب 

22 بهمن

کیان و مامان جان قلب 

22 بهمن

 کیان و دایی یوسف که کالسکه رو برات تزیین کرده بود و همه راه اون کالسکه رو حل داد دستش در نکنه لبخند

22 بهمن

از بس بادکنک دوست داری یه وقتایی که بادکنک نداریم برات دستکش باد می کنم خیلی باحال میشه و دوست داری ماچ به بادکنک هم میگی دَنگ  چون وقتی می ترکه این صدا رو می ده نیشخند

بادکنک دستکشی

خب اینم از اتفاقات ماهی که گذشت چشمک

انشالا همیشه شاد و سلامت باشی عزیز دلمقلب

خدایا شکرت واسه همه چیزقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان دانیال- ویانا
29 بهمن 92 16:52
سلامممممممممم به شکلات شیرینم سلامممممممممم به محمد کیان نازنینم 17ماهگیت مبارک عزیز دل خاله محبوبه هزار ماشالا قربونت برم دیگه واسه خودت مردی شدی عشقم کلی کلمه یاد گرفتی آ قربونت برم عجب مامان ناقلایی هم داری فکر کنم هدفش از ساختن وبلاگ اینه که نمیخواد کادو بده الهی فدات بشم که 2تا دندون دیگه هم داری در میاری عشقم از همون راهپیمایی رفتنت و مشت زدن به دهن آمریکا معلومه که حسابی مرد شدی قربونت برم هزار ماشالا یه خسته نباشی هم به مامانی و مامان جان و بابا جان و دایی جانت که همراهیت کردن فدات بشم عزیزم ایشالا که همیشه در کنار هم شاد باشین سریع برم که دانیال رفت سراغ آبجیش راااااااااااستی دوستتون دارم زیـــــــــــــاد
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام به روی ماهت الهیی قربونت برم که با این همه کار بازم زود زود میای آفرین دختر زرنگ اینقدر خندیدم نوشتی دانیال رفته سراغ آبجیش بدوم برم که نگو خدا به دادت برسه با این شیطون بلا دلم براتون یه ذره شده عزیزم ببخشید نشده بیام بهتون سر بزنم زودی میام و می بینمتون مطمئنم خیلی پست گذاشتی که من ندیدم نگرانم نباش اگه عروسم دختر نازت باشه حتما غیر وبلاگ یه کادو دیگه ام میدم دوستت دارم عزیزم
مامان مهرسنا
30 بهمن 92 13:04
مبارک باشه نازنین
راضیه کرمی نیا
پاسخ
ممنون خاله مهربونم مهرسنا جون و ببوس از طرف ما
مامان بهداد
30 بهمن 92 18:39
سلام سلام هفده ماهگی عسل طلا مبارک. خاله جون ایشالا1700000ماهگیت. ای جانم با اون مژه ها و چشمهای قشنگت.مامانی چشماش و ببوس از قول من. خوبید؟ خوشید؟ تو رو خدا ببخشید که من نتونستم و نشد که بیام و درست و حسابی حضور داشته باشم یا حتی بهت زنگ بزنم. از بس که این ماه هم حالم بد بود و هم سرم شلوغ بود. منم یه کم بهتر شدم اما ضعف و بی حالی کما کان باهام هست و بی جونم. ای جانم که میخوای شب عروسی گل پسرت وبلاگش و بهش هدیه بدی. چه ایده ی خوبی. من تا حالا فکر نکردم که کی این آلبوم و براش رو کنم!؟ ولی ایده ی جالبی بود. دوستتون دارم. خوب و خوش باشید. کیان گلی رو هم کلی از طرف ماچ بارونش کن. آی لاو یو
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم ما هم خوبیم خدا رو شکر کیان فسقلی هم درگیر دندون در آوردنه بچه ام و داره اذیت میشه طفلک ولی هیچی نمیگه خیلی کم غر میزنه خدا روشکر که بهتری عزیزم به خدا خیلی بفکرت هستم همیشه و دعا می کنم که بهتر بشی و کمتر اذیت بشی ببخشید منم نشده بیام سر بزنم نتم قطع بود تازه وصل شده میام زودی پیشتون مراقب خودتون باشید دوستتون دارم هزارتا شمام بهدادجونم و ببوس
مــآمــآنـے
4 اسفند 92 10:38
ای قربونش بشم من خوش اخلاقه منه خالش فداش دندونای جدید و 17 ماهگی مبارک ای قربون اون حرف زدنت
راضیه کرمی نیا
پاسخ
مرسی عزیزم ممنون بهمون سر می زنی
زندایی ندا
5 اسفند 92 0:16
سلاااااام قربونت بشم فقط خدا رو شکر واسه داشتنت
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام به روی ماهت و خدا رو شکر واسه داشتن زندایی خوبی مثل شما دِداجون
مامان بردیا
6 اسفند 92 15:46
17ماهگیت مبارک
راضیه کرمی نیا
پاسخ
مرسی خاله مهربون
مامان یاسین
12 اسفند 92 21:53
سلام سلام به دوست پر مهر محبت خودم راضیه خانم وسلام مخصوص خدمت اقای محمد کیان گل هفده ماهگیت مبارک باشه خاله جون مردی شدی واسه خودت خسته نباشید خدمت خانواده محترمتان که به راه پیمایی رفتین ببخشید از این که دیر به دیر میام باید پوزش من رو بپذیرید کیان کوچولو از طرف من ببوس
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام به روی ماهت ویدا جونم دلمون برات تنگ میشه ولی شرایطت و درک می کنم همین که با این گرفتاری بازم بهمون سر میزنی کلی شادمون می کنی دوستت داریم مراقب خودتون باشید و یاسین جونم ببوس عزیزم
عمه الی :)
13 اسفند 92 10:16
الهی عمه فدات بشه با اون عمه گفتنت چشم قشنگ عمه خدا در پناه خودش حفظت کنه فسقل وروجک عمه باز بیا تا با هم یه عالمه بازی کنیم و تو غش غش بخندی دورت بگردم بخند که خندیدنت مرا آرزوست
راضیه کرمی نیا
پاسخ
خدا نکنه عمه جونی آره دیدی چقدر باحال میگه عَمــــّـــه َ می بینی که وقتی میام خونتون چه آتیشی می سوزنه دم بریده