عشق من و بابایی محمد کیان جون عشق من و بابایی محمد کیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

محمد کیان پسر قشنگم

20 ماهگی

1393/2/29 18:40
1,058 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام صد تا سلام هزار و سیصد تا سلام

بعد از مدتها یعنی بعد از یه ماه دوباره اومدم تا برات به مناسبت و بهانه ماهگردت از شیطونی ها و شیرین زبونی هات بنویسم

دوستای عزیزم که اینقدر مهربونید و سراغم و میگیرید ازتونون ممنونم مخصوصا ویداجون و محبوبه عزیزم بوس خیلی از همه معذرت میخوام که نتونستم بیام به وبلاگاتون سر بزنم دلم خیلی براتون تنگ شده 

تازه اینترنتم وصل شده میام در اولین فرصت به همتون سر میزنم نظراتم تایید نکردم که با حوصله و فرصت جواب بدم معذرت خواهی می کنم بازم بوسمحبت

خب بریم سر اصل مطلب یعنی فسقلی خونمون کیان جونم 

 

محبت عزیزم کیان جونم قند عسلم بیست ماهگیت مبارک عشقم محبت

 

پسر قند عسلم دیگه قشنگ می تونی منظورت و بهمون بفهمونی و با استفاده از کلامت جداجدا حرف می زنی الهی قربونت برم که هنوز نمی تونی جمله بگی و کلمه ها رو به هم وصل کنی ولی هر کلمه ای رو بهت بگم غیر از اونایی که خیلی سخت باشه تکرار می کنی 

با این شیرین زبونی هات خودت و بیشتر تو دلم همه جا کردی یه سری از کلماتی که میگی با یه تلفظ بامزه رو برات می نویسم تا اونجایی که یادم بیاد:

آدومبا = توت فرنگی      سیم بوبولی = سیب زمینی     عم به بلی = عمه الی       آله = خاله        دالو = جارو     دَ دا لو = زرد آلو          شابابا = شاه عباس ( طرح روی جام های ویترینمونه خندونک)      سوسوله = سرسره        مَنکه = پنکه      پَ پَ تو = پرستو   پاشوووووووووووووووووو= پاشو      بی یووووووووووووووووو = بیا    زن دادا = زن دایی ندا   

الان فقط اینا یادمه بعد اگه بازم یادم اومد میام اضافه می کنم برات کلمه های دیگه رو تقریبا درست میگی 

خلاصه که دیگه حرف می زنی و کلی خوشحالمون می کنی قربون اون حرف زدنت برم

دیگه اینکه عاشق تبلیغ کیک شیرین نوینی و تبلیغ پفک لوسی و منم از اینترنت برات می ذارم می بینی و کلی ذوق می کنی خندونک

روزاهم باهم یه ساعتی با کالسکه یا سه چرخه ات می ریم باهم بیرون و خیلی پسر خوبی هستی اذیتم نمی کنی قشنگ میشنی تا برسیم به پارک و بری بازی بوس

مامان جان چند وقت پیش می خواست منو صدا بزنه که بیام پیش تو بهم گفت مامانش بیا پیش کیان و همون شد که از اون روز به بعد منو صدا می زنی مامانش و دیگه نمیگی مامانم آرام

اون هشتا دندون جدیدیتم کم کم دیگه داره به صورت کامل از لثه هات بیرون میاد و بهتر می تونی غذا رو بجوی خیلی وقته پیش سر زدن نمی دونم چرا اینقدر بیرون اومدنشون از لثه طولانی بود !!!

دیگه مامانی چیزی یادم نمیاد اینقدر روزا زود زود میگذره و من سرگرم تو ام که مثل برق میگذره 

حالا برو ادامه مطلب چند تایی عکس داری کمه چون نمی ذاری ازت عکس بگیرم ولی بازم واسه یادگاری خوبه آرام

 

این عکسا واسه قبل از کوتاهی موهاته که الان آتلیه بهم داده 

دلم واسه موهای فرفریت تنگ شده خیلی غمگین 

کیان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کیان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کیانکیان

ببخشید خیلی کیفیت خوب نیست چون از روی عکسا با دوربین عکس گرفتم 

خیلی کار این آتلیه رو دوست نداشتم ولی دیگه چاره ای نبود وقتی که می خواستم بریم عکس بگیریم خیلی فوری بود 

موضوع جالب دیگه اینه که باباجان کمتر از یه ماه پیش 4 تا جوجه مرغ کوچولو که تازه از تخم در اومده بودن واسه ات آوردن و ما هم آوردیمشون خونه و تو کلی ذوق می کنی براشون ولی بیچاره ام کرده ان از بس کثیف کاری می کنن و غذا می خورن 

اینم عکس روز اول و عکس الانشون مقایسه کن با اون ظرف غذاشون ببین چقدر بزرگ شدن تو کمتر از یه ماه

جوجه

جوجه

یکیشونم خیلی از دوربین خوشش میاد و ژست میگیره

جوجه

حالا قرار شده باباجان مارو نجات بده از دست این فسقلی ها و ببرتشون خونه خودشون توی باغچه براشون یه جایی درست کنه اینجوری اذیت میشن بیچاره ها البته می برم تو بالکن بازی می کنن ولی خب مطمئنا باغچه رو بیشتر دوست دارن

یه روزم من رفته بودم توی اتاق دیدم صدات نمیاد اومد و با این صحنه مواجح شدم تعجب خدا خیلی رحم کرد که چیزی روی گاز نبود و خاموش بود

کیان بریان

یه باره دیگه هم دیدم صدای غش غش خنده ات میاد دیدم اینجوری روی زمین خوابیدی و می خندی 

دوگانه سوز

اینقدر خودت ذوق کرده بودی که دوتا پستونک تو دهنته که نگو خندونک الهی من قربون این خند هات برم 

کیان خوش خنده

فدای اون ادبت برم که دستت و میگیری جلوی دهنت و می خندی دورت بگردم بوس

خب اینم از عکسای این ماه ببخشید که کم بودن قربونت برم

خدایاممنونم به خاطر همه نعمت هات و خوبی هات 

مرسی از همه دوستای گلم بوس

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان دانیال-ویانا
30 اردیبهشت 93 9:38
سلاممممممممم به راضیه جون گلم و محمد کیان نازم خیلی خوشحالم که اومدین من این پستتون رو بلافاصله بعد از این که گذاشتین خوندم ولی دخملی بیدار شد و نتونستم کامنت بزارم فکر نکنین یه وقت بی معرفت شدماااااااا الهی که من قربون محمد کیان نازم برم ماشالا هزار ماشالا تو این 1ما چقدر بزرگ و آقا شدی فدات بشم الهی مامانش زیاد قصه موهای فرفریشو نخور تو این 1ماه ماشالا ببین موهاش چه بلند شده دورش بگردم الهی من به قربون اون حرف زدنت برم شاه بابا وای عکسای آتلیش که خیلی ناناز و خوشمل شدهآخییییی جونم چه جوجه های با مزه ای دارین ماشالا تو چند روز چه بزرگ شدن منم خیلی جوجه دوس میدارم هر وقت خواستم بخرم مامانم نمیزاره میگه تو اول به جوجه های خودت برس وقتی بزرگشون کردی برو از این جوجه ها بخرای جونم دوتا عکس آخرت خیلی بامزه ان فدات بشم چه خنده از ته دلی کردی ماشالا پسرمون چه با ادبه دورش بگردم دستشو میگیره جلو دهنش آفرین خالهتو رو خدا با من اینکارو نکنین اینقدر دیر نیایین خووووووو دلمون میپوسه 1ماااااااااااااه باید صبر کنیمتو این 1ماه که نیومدین دیدین نی نی وبلاگ چه خدمات جالبی داده مثلا یکیش اینه که میتونیم بدون رفتن به وبلاگا بفهمیم که طرف آپ کرده یا نه مثلا من از دیروز صبح که همش منتظرتون بودم آپ نمیکردید دیشب یهو دیدم اسمتون اومده بالای جدول اینقدر ذوق کردم که نگو دوستتون دارم مامانش و کیان نفسم ببخشید خیلی حرف زدم خوب چیکار کنم 1ماه ندیدمتون دلم پررررررررره بووووووووووووووووس
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام قربونت برم محبوبه جون مهربونم ببخشید اینقدر دیر میام و حتی دیر جواب کامنت میدم آخه نمی دونم چرا جور نمیشه بشینم پشت سیستم حوصله وب گردی هم ندارم از بس کیان غر میزنه و از سروکولم میره بالا وقتی می خوام یکم کار کنم با سیستم واسه همین دیر به دیر میام البته یکم هم تنبلما وای محبوب جون جوجه نگیریا بیچارمون کردن الان دادم مامانم نگه داره اونم خسته شده از بس ماشالا می خورن دوساعت به دوساعت باید بهشون یه عالمه غذا بدی مامانت راست میگه همون جوجوهای خوشگل خودت و بزرگ کن کم خرج تر و راحت تره امکانات نی نی وبلاگم دیدم دستش درد نکنه خیلی خوب شده واقعا این تغییرات و لازم داشت دوستون دارم و می بوسمتون
مامان یاسین
11 خرداد 93 22:16
سلام کیان خاله بیست ماهگیت مبارک باشه مامان خوب کیان سلام کحایین این چن وقت کم پیدا شدین حسابی ایشالا هر جا هستین شاد و سالم باشین خیلی ذوق کردم با گفتار کیان چه با مزه حرف میزنه ایشالا زنده باشی دندونای جدیدت مبارک باشه چه عکسای خوشکلی چه بامزه شدی خاله دست مامان و بابای گلت درد نکنه وای خاله جون جوجه من این قد میترسم طفلکی مامانت که این همه زحمت جوجه ها رو بکشه . از طرف من یه بوس خوشکل به کیان جون بکنید ممنونم خدا نگهدار
راضیه کرمی نیا
پاسخ
سلام خاله مهربونم ببخشید دیر جواب پیام قشنگت و میدیم آخه مامانم تازگی تنبل شده حوصله وب گردی نداره چشمات قشنگ می بینه عزیزم جوجه هامونم دادیم خونه مامان جان اینا برامون نگهدارن دیگه خیلی بزرگ شده بودن گناه داشتن جاشون کم بود رفتن توی حیاط یه قفس بزرگ و جادار